رابطه ایران و افغانستان در سال 1381 از علاقه مندی تا اعتمادسازی


*تقی واحدی


    روابط دو کشور همسایه ایران و افغانستان در طول 1381 شمسی پیوسته رو به گسترش و شفافیت بوده است. جریان این روابط در بعد سیاسی با احتیاط و در بعد اقتصادی به سرعت رو به پیشرفت بوده است. این پیشرفت حاصل پشت سرنهادن ابهاماتی بوده است که موانعی را بر سر تنظیم چگونگی روابط طرفین ایجاد کرده بود. ابهاماتی که از وضع ناپایدار افغانستان و عدم تعریف مشخص دولتمردان ایران از منافع خود در افغانستان ناشی می شود.

در اوائل سال 1381 مقامات ایرانی هنوز بر سر نحوه و میزان گسترش روابط با دولت مرکزی افغانستان دچار اختلاف نظر بودند. درحالی که محافظه کاران، حامد کرزی رئیس اداره موقت - در آن زمان را  دست نشانده ایالت متحده آمریکا دانسته و نسبت به توانایی و استقلال عمل او شک و تردید داشتند، اصلاح طلبان می کوشیدند تعریف جدیدی از روابط دولتین ایران و افغانستان ارائه نمایند. محافظه کاران انتظار داشتند که ایران برای تأمین امنیت و تقویت منافع در افغانستان باید چَینل های ارتباطی خود با قدرتی محلی آن کشور همچنان حفظ نماید، اما اصلاح طلبان استدلال می نمودند که ما با وضعیتی جدیدی در افغانستان و منطقه روبرو می باشیم و لذا منافع درازمدت ایران در ثبات و تقویت دولت مرکزی افغانستان نهفته است.

پس از تشکیل لویه جرگه اضطراری در ماه جوزای 1381 در کابل و انتخاب مجدد حامد کرزی به عنوان رئیس دولت انتقالی افغانستان، این دودستگی در نظام حاکم ایران تا حدودی به نفع دیدگاه اصلاح طلبان و استراتژیست های وزارت خارجه آن کشور، رنگ باخت و دولت ایران مصمم شد که روابط خود را در زمینه های مختلف با دولت مرکزی افغانستان گسترش دهد.

در 22 ماه اسد، محمد خاتمی رئیس جمهور ایران طی یک سفر رسمی عازم کابل گردید و به حامد کرزی اطمینان داد که ایران از دولت مرکزی افغانستان حمایت نموده و در پروسه بازسازی افغانستان سهم می گیرد. حدود یک ماه پس از آن مجلس شورا ی اسلامی ایران تصویب کرد تا در سال 1381 دولت ایران مبلغ 48 میلیون دالر به افغانستان کمک کند. از آن پس قراردادهای متعدد همکاری میان مقامات بلندپایه دو کشور ایران و افغانستان به امضا رسید که بر مبنای آنها ایران متعهد شد در پروژه های مختلف بازسازی افغانستان سهم بگیرد.

ایران با کاهش تعرفه های گمرکی کالاهای ترانزیتی، برپایی نمایشگاه های تجاری و مشارکت در پروژه راهسازی افغانستان عملاً علاقمندی خود را به توسعه روابط فی مابین نشان داد. با این حال، این دولت اتتقالی افغانستان بود که نیازی بیشتری به گسترش روابط با همسابه غربی خود احساس می کرد. در طول یک سال گذشته از 23 وزیر کابینه حامد کرزی، علاوه بر دیگر مقامات بلند پایه دولتی، 9 وزیر  سفر رسمی به تهران داشتند. این حجم وسیع سفر در طول یک سال، اگر چه تا حدی از علاقه وافر وزرای دولت افغانستان به سفرهای خارجی ناشی می گردد، در عین حال نشان می دهد که مقامات افغانستان تا چه اندازه به توسعه روابط با ایران و استفاده از تجربه و تخصص این کشور در بازسازی افغانستان ویران شده اهمیت قائل هستند.

همانطور که در ابتدا ذکر شد، تلاشهای مشترک مقامات دو کشور به توسعه روابط، در بخشهای روابط و اقتصاد نتایج ملموس تری در سال 1381 داشته است. در این سال ایران دو نمایشگاه اختصاصی و تجاری به ترتیب در مشهد و کابل برپا نمود تا ظرفیت و علاقه مندی کمپانی های ایرانی در امر مشارکت در بازسازی افغانستان را به نمایش بگذارد. دولت ایران همینطور به منظور ایجاد تسهیلات بیشتر برای تاجران افغان در جهت استفاده از بنادر ایران و ترانزیت اقلام تجاری از مسیر ایران به افغانستان، تعرفه های گمرکی را به میزان 50 تا 90 در صد کاهش داد.

این تدابیر نتایج ثمربخش داشت. در ماه حوت 1381 یک مقام ایرانی در مراسم افتتاحیه اتاق مشترک تجاری ایران و افغانستان در مشهد ابراز داشت در طول نه ماه اول 1381، به ارزش سه میلیارد دالر اقلام تجاری از مسیر ایران به داخل افغانستان ترانزیت شده است که برابر با نیمی از کل کالاهای ترانزیت شده از کشورهای همسایه به داخل افغانستان در مدت مذکور می باشد. تقریباً در همان روزها یک مقام ایرانی اعلام کرد در طول برگزاری نمایشگاه تجاری ایران در کابل که در ماه حوت 1381 صورت گرفت، قراردادهایی به ارزش دوصد میلیون دالر میان شرکتهای ایرانی و افغان به امضا رسید.

با وجود این هنوز هم مشکلات زیادی در روابط دو دولت ایران و افغانستان وجود دارد. هنوز استراتژی هماهنگی در تعیین اولویتهای مشترک دو طرف ایجاد نشده است و هریک از طرفین می کوشد براساس نیازهای مبرم خود روابطش را تعیین نمایند.

درحالی که ایران بارها خواستار توقف کشت و تجارت مواد مخدر در افغانستان شده است، آمارهای مجامع بین المللی حکایت از افزایش چشمگیر کشت تریاک در افغانستان دارد. از سوی دیگر درحالی که افغانستان و به خصوص شهرهای بزرگ آن کشور که مقصد اصلی عودت کنندگان است، آمادگی چندانی برای جذب و اسکان انبوه عودت کنندگان ندارد، ایران بر بازگشت هرچه بیشتر و سریعتر افغانها از ایران به داخل افغانستان اصرار می ورزد و تأکید می کند که تا پایان سال 1383 دوسیه مهاجران افغان در ایران بسته خواهد شد.

در زمینه اقتصادی، افغانستان خواهان آن است که تاجران ایرانی در نحوه برخورد خود نسبت به افغانستان تجدید نظر نموده و در ایجاد پروژه های زیربنایی آن کشور سهم فعالتری بگیرند.اما اگر از پروژه راهسازی اسلام قلعه- هرات صرف نظر نماییم، عمده توجه شرکتهای ایرانی به صدور اقلام مصرفی به افغانستان متمرکز بوده است.

به علاوه روابط تجاری ایران و افغانستان در سال 1381 به شدت نامتوازن و یک طرفه بوده است. به گفته یک معاون ولایت خراسان که در مراسم افتتاحیه اتاق مشترک بازرگانی ایران و افغانستان در مشهد سخن می گفت، ارزش صادرات ایران به افغانستان در طول 9 ماهه سال 1381 به 56 میلیون دالر رسید. این در حالی است که به گفته وی در همین مدت فقط به ارزش حدود 300 هزار دالر اقلام تجاری از افغانستان به ایران صادر شده است.

نحوه عملکرد بازارچه های سرحدی که در امتداد سرحداد مشترک ایران و افغانستان به ابتکار دولت ایران ایجاد شد، یکی دیگر از موارد اختلافی طرفین می باشد. دولت ایران این بازارچه ها را زمینه مناسبی جهت ایجاد اشتغال برای سرحد نشینان خویش و همینطور افزایش صادرات به افغانستان می داند. اما افغانستان به این بازارچه ها انتقاد دارد و می گوید که از  که از بازارچه های مذکور که کاملاً در کنترل دولت ایران است، اقلام غیر استاندارد به افغانستان صادر می شود. به علاوه در این بازارچه ها زمینه مناسب برای صدور اقلام صادراتی افغانستان به ایران لحاظ نگردیده است.

مورد اختلاف برانگیز دیگر نحوه استفاده از آب دریای هلمند است.آب مورد نیاز بخشهای از منطقه جنوب شرقی ایران از این دریا که از کوههای مرکزی افغانستان سرچشمه می گیرد، تأمین می گردد. اما مکانیسم هایی که برای تقسیم آب آن در نظر گرفته شده است هیچگاه به طور کامل مورد توافق یکسان دوطرف قرار نگرفته است و هرکدام تفسیرهای خاص خود را از این مکانیسم ها دارند. در تابستان سال گذشته هنگامی که جریان آب دریای مذکور به داخل ایران قطع گردید، دو طرف کوشیدند فقط با خویشتنداری بر مشکلات ناشی از قطع آب غلبه کنند و هیچگاه جهت حل اصولی مسأله، مذاکرات جدی میان مقامات بلندپایه دو کشور صورت نگرفت.

اما این گفته ها به معنی نفی اراده مشترک دو کشور در جهت برداشتن موانع و تقویت زمینه های اعتمادساز نیست. تا جایی که مربوط به ایران می شود بهتر است در این رابطه به سخنان داکتر کمال خرازی که در ملاقات با داکتر عبدالله وزیر خارجه افغانستان در 19 ماه جدی در تهران بیان شد، اشاره نماییم. در این ملاقات وزیر خارجه ایران بر ضرورت تعیین مکانیسم هایی از سوی دولت افغانستان جهت تنظیم نمودن جریان همکاریهای دو جانبه و تقویت امنیت پایدار در افغانستان تأکید کرد. وی در این ملاقات ابراز داشت، مقوله پیوستگی فرهنگی و امکانات باالفعل مواصلاتی در منطقه بر ضرورت گسترش همکاریهای کشورهای منطقه می افزاید. بویژه امکانات ترانزیت از طریق دریای عمان و بندر چابهار در افغانستان و سپس نسبت به دیگر کشورهای همسایه افغانستان امری حائز اهمیت و حیاتی برای رفاه و تقویت توسعه در منطقه قلمداد می گردد.

افغانستان نیز در جهت تقویت اعتماد و شفافیت روابط طرفین در سال 1381 با فرستادن متناوب نزدیک به نیمی از وزرای کابینه خود به تهران، حداکثر تلاش را به خرج داد.

به نظر می رسد اکنون ایران ثبات و امنیت در سرحداد شرقی خود را بیش از گذشته در گرو تقویت و ثبات دولت مرکزی افغانستان می داند. ایران از سوی دیگر می خواهد در بازار سی میلیون نفری افغانستانِ در حال بازسازی سهمی چشمگیر داشته باشد.

در مقابل، افغانستان خود را نیازمند استفاده از تجربه، تخصص، سرمایه و راه های ترانزیتی ایران می بیند. این علایق می تواند نوید بخش یک رابطه مستحکم و رو به گسترش در سال جاری و سالهای آینده باشد؛ به شرط آنکه در این رابطه منافع متقابل طرفین ملحوظ گردد n               

 

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد