توضیح، تصحیح و پوزش

راجع به مقاله آقای یاسین رسولی و بحث هایی که پیرامون آن در این وبلاگ در گرفته است توضیحات زیر ضروری است:

۱- نظرات آقای رسولی مربوط خود وی می باشد. در پیشانی نشریه نسل امروز حک شده است که نظرات مطرح شده در نشریه لزوما دیدگاه نسل امروز نمی باشد. نسل امروز صرفا در راستای این هدفش که می خواهد بستری باشد برای طرح دیدگاه های مختلف اقدام به چاپ این مقاله کرده است.

۲- در متن نشریه در بالای نظر آقای رسولی راجع به شهید مزاری یک شماره پاورقی درج شده است که در انتهای مقاله متن این پاورقی دقیقا به این صورت است: «دیدگاه نویسنده در این مورد با همان فاکتوری که خود در ادامه به آن اشاره کرده است (عنصر زمان و مکان و شرایط محیط) قابل نقد است. شهید مزاری از نظر زمانی در برهه ای زندگی می کرد که هنوز زنجیرهای اسارتبار ستم بر دوش مردمش سنگینی می کرد و نه تنها کسی حاضر نبود به حق طبیعی این مردم احترام بگذارد، بلکه تمام تلاش ها این بود که این شرایط اسارتبار همچنان تداوم داشته باشد. وانگهی، آیا این دیدگاه نویسنده عملا به این معنا نیست که هزاره ها برای تغییر شرایط نابرابر نباید دست به هیچ اقدامی بزنند مبادا که ستم روا داشته شده به آنان مضاعف شود؟! ستم بالاتر از اینکه در قرن ۲۱ هنوز شهروند برابر به حساب نمی آیی و هویت اجتماعی ات را با غیر انسانی ترین شیوه ها به مسلخ برده اند، چه چیزی می تواند باشد که ملاحظه کنیم مضاعف نشود؟ مطمئن باشیم همان پنج وزارت درجه دومی که امروزه به عنوان حق سیاسی نصیب هزاره ها شده است، حاصل جنگهایی است که اوایل پیروزی مجاهدین بر هزاره ها تحمیل شد و مزاری با ایستادگی در مقابل این تهاجمات  این باور را بر طرف های دیگر معادله قدرت تحمیل کرد که دیگر نمی توانند هزاره ها را نادیده بگیرند.» لطفا پوزش اداره نشریه را بابت اینکه این پاورقی در وبلاگ درج نشده بود بپذیرید. این مشکل بدینوسیله تصحیح می گردد.

۳- در رابطه با این مطلب که چرا نشریه نسل امروز از حزب وحدت انتقاد می کند، توجه خوانندگان محترم را به مقاله ای در همین زمینه تحت عنوان «حزب وحدت و پوسیدگی ساختاری؛ در جستجوی یک آلترناتیو جدید» جلب می کنم که در شماره سوم نسل امروز به چاپ رسیده است. در این مقاله ضعف های ساختاری و مدیریتی حزب وحدت به عنوان نماینده هزاره ها در ساختار قدرت به صورت مستدل و علمی مورد تحلیل و ارزیابی قرار گرفته است. (برای خواندن این مقاله اینجا را کلیک کنید)

                                                                                                                           اداره نشریه نسل امروز    
نظرات 40 + ارسال نظر
سخی سه‌شنبه 1 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:41 ب.ظ

اقایی خروش سلام . از توضیح ناقص تان تشکر . اینکه رسولی در ان مقاله نیش دارش نسبت به هزاره مظلوم اهانت در قالب حمایت کرده قابل توجیه نیست قبول بفرمایید خود تان بهتر میدانید در یک نیم سطر مقاله بگویم یا عقده گشایی نکات بسیار نا مردانه گنجانید ه شده که تشیع در بار انطو ر اهانت به ان رهبرنکرده بود .اینکه حضرت عالی امده اید ماست مالی کرده اید بحث دیگری هست ماهم کار نداریم ای کاش این توضیح را نمیدادید اینکه امده اید شرایط امروزی را ربط داده اید دوران مبارزات عدالت خواهانه ان شهید راه عدالت وازادی که ما می گو یم هیچ ربط ندارد اقای رسولی گفته - زمینه ها را برای ستم مضا عف فراهم نمود - بقول اقای جعفر که در انجا - نظرات در باره مقاله رسولی- گفته است اگر نظر دارید بیایید مرد مردانه مطرح کنید . ما میگویم شاید یک هزاره یافت که جواب شمارا بگوید مزاری ربط به این وان ندارد که در ماست مالی تان اورده اید تازه این نظر تان هم قابل نقد است بقول خود تان عنصر زمان ومکان و...... را اگر در نظر بگیریم حرفهای بوجود میاید من از جریان خا ص حمایت نمیکنم من از یک ارمان حرف میزنم که مبارزان زیادی در ان جان باخته اند ومزاری شهید انرا با خونش به تصویر کشید به نسل های عدالت خواه بیادکار مانده هست حالا این نسل مانند.......که درک کودکانه از افغانستان دارند یک حرف دیگری است . نمی خواهم زیاد در اینجا بیچر خم خیلی علا قه مند بودم که من شما دو نفر را از نزدیک ببینم ودر این وادی بگویم .شما جوان هستید یکمقدار با دقت عمل نمایید شاید بیشتر ازاین به صلاح نباشد در اینجا بحث نماییم . خدا یار ونگهدار تان

جعفر چهارشنبه 2 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:03 ب.ظ http://farzand-e-aahan.persianblog.com

سلام بر خروش عزیز ! جهانی سپاس از تصحیح ٬ توضیح و پوزش ! می خواهم یک نکته را یادآور شوم که ما نباید از هراس قضاوت دیگران دچار خودسانسوری شویم . برای من روشن نشد که شما دوستان عزیز با وجود شهره بودن به عنوان پیروان مزاری ٬ چرا بعد از جنجالی این تصحیح ٬ پوزش و توضیح را آورده اید !؟ دوستان اگر قهرمان مردم خویش را احترام ننمایید و به مقدسات زنده جامعه خویش توجه ننمایید ٬ جهانی هم بر شما فریاد آفرین زند ٬ باز هم راه به جایی نمی برید . مبارزات سیاسی هزاره بدون اندیشه عدالت خواهانه ای که با خون مزاری ثبت است ٬ راهی گم گشته در اوهام و توفان است .

برنا چهارشنبه 2 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 09:37 ب.ظ

جناب خروش سلام
با تمام احترامی که به کار های شما دارم فکر میکنم اندکی باید در این زمینه درنگی کرد و خوب را از بد جدا کرد. دوست ما آقای رسولی نظریه یی را مطرح کرده اند . بگذارید ملت آزادانه حرف بزنند. سخن اطلی اینکه به نظر شما آیا وقت آن نیست که ما خود را اولتر از همه به نقد بکشیم؟ این حرفها به طرفداری و یا تضاد نوشته شده ولی من به یک نقد کلی سیاست های تحمیلی احزاب موافقم.
موفق باشید.

محمد چهارشنبه 2 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 10:19 ب.ظ

سلام مجدد اقای خروش
فهمیده نشد تصحیح و بوزش شما از چه است ؟ توضیح شما حر فهای رسولی را بنحوی تایید نموده است . اگر باورقی را فراموش کرده بودید امده اید و انرا اورده اید زیاد در اصلی اهانت رسولی تاثیر نکرده هر چند شما و رسولی و..... انرا نقد بخوانید و دلایل روشنفکرانه از دانشکده علوم سیاسی تهران هم بیاورید . مزاری خورشید ی است در تاریخ عدالت خواهی ملیت های محروم که چشم بینا و دید وسیع و دقیق از تاریخ افغانستان و هزاره ها لازم دارد .

محمد شنبه 5 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:29 ب.ظ

بعداز حذف تعدادی از نظرات هیچ چیزی نمی توانم بنویسم یا بگویم فقط می گویم مشکل هست عزیزانم شما دو نظر که مطابق میل تان نبود اقدام به حذف ان کردید . یاد و خاطره شهدای مظلوم غرب کابل ورهبر شهید مزاری بزرگ را گرامی داشته برای تان درک درست از جامعه هزاره وافغانستان ارزو مند هستیم.

جعفر شنبه 5 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 07:00 ب.ظ http://farzand-e-aahan.persianblog.com

سلام بر نسل امروز ! نسلی که از نقد می گوید و نقد نمی پذیرد . با تاسف دیدم که نظر دوستان را در مورد نوشته آقای رسولی پاک کرده اید . ما را چه شده است که دیگر صدای همدیگر را هم نمی توانیم ٬ بشنویم و تحمل کنیم ؟ کاش می شد که همدیگر را می فهمیدیم و یا حداقل احترام و تحمل می کردیم . پاک کردن نظرات ٬ چیزی نیست ٬ جز بی احترامی و هیچ پنداشتن دوستانی که شما آنها را خوب می شناسید . خروش جان ! تو که سخی و بهزاد را از دیر باز می شناسی ٬ چی شده است که چنین بیباک و بی اعتنا از آن همه آشنایی و دوستی می گذری ؟ اول از مقدس ترین رهبر تاریختان گذشتید و بعد از دوستان و قومانی که خوب می شناسید . کجا چنین شتابان برادر ؟ نکند دلتان برای .....به این قوم تنگ شده است ؟! هرچه می پندارید ٬ به هر قبله نماز می گذارید ٬ ما دوست داریمتان و بر سفرتان دعای خیر خوانیم و بس . اگر گفتیم چیزکی نه طعنه بود و نه دشمنی ٬ سخنی بود از دل برای برادران و خواهرانی که دوستشان می داریم . وامید به فردایشان دوخته ایم .

محمدعلی یکشنبه 6 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:47 ق.ظ http://firedgeneration.persianblog.com

سلام آقای خروش
فی نفسه این مباحث خیلی جالب است و نشان از انتقاد پذیری ما می دهد.مطلب تان را نتوانستم بخوانم.

یاسین رسولی دوشنبه 7 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 10:51 ق.ظ http://Y-R.PERSIANBLOG.com

با سلام به همه دوستان بزرگوار و فرید جان!
در این مجال اندک معروض میدارم که اگر به سازندگی نقد ایمانی هست. باید بگویم که خود انتقادی شرط نخست باید باشد چراکه عقلانیت مدرن --عقلانیتی خود بنیاد و انتقادی می باشد.
در این فرصت از تمام بزرگوارانی که بر نوشته این جانب مطلبی نوشته اند تشکر می کنم .
۲- و از جهت پاک کردن آن مطالب مفید ناراضی هستم.
۳- و به دوستم فرید جان خروش توصیه می کنم که هیچ نقدی را پاک نفرمایند همانطوری که در صحبت های حضوری به ایشان یاد آوری کرده ام قصد دارم مقاله مفصلی در باره شهید مزاری بنویسم که هم نظراتم به تفصیل گفته شده باشد و هم پاسخی علمی به دوستان منتقد باشد.
۴-باز هم یاد آوری می کنم که مسولیت تمام آن نوشته را شخصا می پذیرم چراکه بعضی از دوستان آقای خروش را هم متهم کرده بودند.اگر شهادت مرا دوستان بپذیرند باید بگویم فرید نسبت به مزاری یک طرفدار متعصب است! اما فضای آکادمیک و علمی جامعه دانشگاهی در تهران ایشان و هر کس دیگر را وادار به تحمل نقد علمی کرده است.
۵- نکته آخر اینکه : بخصوص برای دوستان دور از وطن بگویم که حزب وحدت اینک به پایان کارکرد خود رسیده است وحتی اصلاحات هم شاید درمانی بر این پوسیدگی نباشد .
۶- این روزها اصحاب نوگرای حزب وحدت و تعدادی از روشنفکران مشغول تاسیس حزب جدید « مردم» هستند . پیش نویس اساسنامه این حزب به من رسیده است ( یک هفته قبل) که انشاها.. دوستان را در جریان مفاد آن قرار خواهم داد.

سخی دوشنبه 7 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:43 ب.ظ

اقای رسولی عزیز از توضیح تان یک جهان سپاس . موفق وشاد کام باشی . حرفهای دیگر در فرصت دیگر ...... برادر ت در جریان حوادث یک مقداری هست. رهبر شهید استاد مزاری را اگر در قالب حزب خاص بنگیریم جفای دیگریست بر ان شهید راه عدالت وازادی . شهید مزاری مجسمه و تبلور یک ارمان هست وقتیکه که میگویم رهبر شهید نه به معنای رهبر حزب وحدت بلکه من حیث رهبر عدالت خواهان حداقل در جامعه هزاره - انها یی که به عدالت اجتماعی معتقدند در بین هزاره ها- می باشد .

مالستانی سه‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:36 ق.ظ http://malistani.persianblog.com

من سه‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:01 ب.ظ

نه نقدی ونه کلامی نو . باز هم همان بیکاریهای دوست -دشمنانه در قالبی دیگر .سخی و محمدعلیو جعفر .که یکی حسن است وجعفر که خروش میشناسد ودیگریها هم شاید خود خروش ویاسین و...که من میشناسم .چندتا بیکار هم مثل سخی و برنا وبرشنا که شهره افاقند وچندتا مهجور وغریب دور افتاده همه وبلاگها حمزه وشریف سعیدی و..چیزی که ندیدیم نقد و..

[ بدون نام ] سه‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:47 ب.ظ

حرفهای این - من - مثل گپ های ملا نصر الدین می ماند.

روستا سه‌شنبه 8 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 10:41 ب.ظ

به ملا نصرالدین توهین نکن رفیق !
این بنده خدا خودش را معرفی کرده است فقط اسمش را نگفته است اما معلو م است با چه دغدغه ای می خواند و می نویسد. خدا پدر ملا را بیامرزد با آن همه کار.....

جوادی چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:56 ب.ظ

من نوشته آقای رسولی را در نشریه نسل امروز مطالعه کردم. برایم گفته های ایشان نسبت به رهبر شهید تازگی نداشت. تنها این نکته را برای رسولی قابل یادآوری می پندارم که دوست گرامی تا وقتی که تو همکارانت در کانون مطالعات (امین وکیلی و سردار رحیمی و ...) کارت عضویت حزب نهضت ملی را در جیب دارید نه نوشته های تان و نقد تان راجع شهید مزاری ارزش دارد. هر وقت کارت عضویت تان را در حزب مذکور به دور افکندید و کانون تان را از کمکهای مالی حزب نهضت ملی بی نیاز کردید، آنوقت من و امثال من به دلسوزی تان در نقد شهید مزاری و هر کس دیگری شاید اندکی اطمینان پیدا کنیم. من فقط از نشریه نسل امروز و شخص خروش که می شناسمش انتظار چاپ چنین مطلبی را نداشتم.

یبا چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:11 ب.ظ

احسنت حرف همین است و بس!

پیام نو چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:54 ب.ظ

شریفی چهارشنبه 9 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 08:31 ب.ظ

جوادی عزیز از این کارت خبر نداشیتم . پس به این دوست اقای رسولی حق داد .از مو ضع دیگران حرف زدن همین هست همانطوریکه رهبر شهید از همان موضع مورد شدید ترین حملات قرار گرفت حالا هم از همان سنگر مورد هجمه قرار گرفته است . روحت شاد استاد شهید . حتی بعد از شهادت ات هم با ارمان ات در افتاده اند حالا با چتر روشنفکری و نقد وهزاران بهانه دیگر و.........این عظمت ان رهبر ازادگان را می رساند و چرا خروش فریب خورده فهمیده نمیشود ؟ شاید خروش بگوید که من در سنگر نقد نشسته ام که اه اه اه اه اه اهاهاهاها ؟؟؟؟/////؟/؟؟؟؟؟؟؟/؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟

محمد صادق دهقان یکشنبه 13 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:42 ق.ظ http://kelkin57.persianblog.com

فرید عزیز! درود! از همه گپ‌ها که بگذریم سخن دوست خوشتر است. نسل امروزها پخش شد. از بدقولی درباره مقاله مسعود ببخشایید. گرفتاری‌زیاد بود. منتظر شماره‌های جدیدتان هستیم.

سپهر دانش سه‌شنبه 15 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 11:13 ق.ظ http://kamisiasi.persianblog.com

مقدمتان را در کمی سیاسی غنیمت می دانم .

رفیق چهارشنبه 16 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:14 ق.ظ

من در باره نوشته و موضع امثال اقای رسولی چند نکته می خواهم بگویم: چنین افرادی اسیر بی هویتی و عقده هستند. نمی دانند خود را چه بنامند. بیسوادانی اند که فکر می کنند با دو برگ جزوه ، ادمهای بزرگ و روشنفکر شده اند. بچه هایی هستند بی مخ و عقل که هر روز برای اندکی پول گدایی دشمن می کنند. کسی که به فرهنگ و سرمایه های خود احترام نگذارند تفاله ای بیش نیستند. رسولی نمی تواند خود را از حصار بی خوشتنی بیرون بیاورد. پسر جان! الفبایت را خوب بخوان و بحث از مزاری برایت زود است.

صادق چهارشنبه 16 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 04:52 ق.ظ

بدون خوشرقصی به ارباب قدرت هم میتوانید آزاد و آزادانه زندگی کنید به شرط اینکه قامت قلمتانرا در برابر زر خم نکنید . شکسته باد قلمهایی که به آرمان مردم خویش خیانت کند . شکسته باد دستی که که نمک بخورد و نمکدان بشکند . نفرین بر خیانت پیشگان بزدل بزپرست !

نور پنج‌شنبه 17 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:27 ب.ظ http://muhla.persianblog.com

دوست عزیز سلام ! مُهله با تهیهء لطیفه های نغز و مرتبط با زندگی اجتماعی وطن عزیز ما و شهر پر خاطرهء ما کابل همیشه در خدمت شما عزیزان بوده است . اینبار « اینست هوشیاری » را تقدیم میدارم و انتظار دارم یک سطر نوشته یک پیام کوتاه تان را از من دریغ نکنید . دوست شما ، نور .

دلاور یکشنبه 20 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:48 ق.ظ http://chakad2.persianblog.com

سلام بر اصحاب نسل امروز. از ما هم خبر بگیرید .

حسین سه‌شنبه 22 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 01:20 ب.ظ

[ بدون نام ] شنبه 26 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:07 ق.ظ

رفیق در اظهار نظر شما همان جمله اخر تان زیبا است خوشم امد نقل قول از اظهار نظری رفیق . بچه جان - رسولی - برو الفبا یت خوب بخوان بحث مزاری برایت زود است..............

کسی که شما را می شناسد شنبه 26 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:44 ب.ظ

کسی که شما را می شناسد شنبه 26 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:22 ب.ظ

من مدتی است که شاهد بحثهایی که پیرامون مقاله آقای رسولی در این وبلاگ صورت گرفته هستم. از سوی دیگر من مجموعه های تهران را مانند افرادی که پیرامون نسل امروز جمعند، کانون مطالعات، موسسه توسعه و ... به خوبی می شناسم. تصور می کنم اکثر این بحثها در این وبلاگ با نام مستعار توسط مجموعه های مخالف مجله نسل امروز و به ادامه یافته. اما اگر قرار شود که در یک مقیاس کوچک به مقایسه بپردازم من آینده کانون مطالعات را شبیه حزب وحدت اکبری می پندارم که به آسانی در بد ترین شرایط می تواند در جوار دشمنان مردم ما قرار گیرد. عملکرد موسسه توسعه حتی در حال حاضر بسیار شبیه عملکرد سید فاضل و حزب حرکت شیخ محسنی است. این موسسه و امثالهم در آینده جاده صاف گر های اصلی ولایت فقیه و ایران در افغانستان هستند و از همین اکنون دارند برای این کار تربیت می شوند. اما در مورد افراد نسل امروز من بر این باور هستم که آنها در درک تحولات امروز افغانستان اندکی به خطا رفته اند. امروز با زمان آقای مزاری بسیار متفاوت است و تاکید بر قوم گرایی و هزاره گرایی به این شدت و حدت شاید به مصلحت هزاره ها و وحدت ملی افغانستان نباشد. باز هم می نویسم...

بهزاد یکشنبه 27 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:56 ق.ظ

پیامی برای دوستان و همدلان!
به هیچ وجه شایسته رهروان راه رهبر شهید نیست که حتا کلمه ای بر خلاف باورهای اعتقادی و ارزشهای انسانی که او بر پایش ایستاد و جان داد در مقام دفاع از او گفته شود.
یکی از بزرگترین اهداف مزاری این بود که جوان افغان در مجموع و جوان هزاره بطور اخص (بدلیل محرومیت های تاریخی) بتواند در کمال آزادی اندیشه و باور خود را تبارز دهد . صد بار خطا کند - بیفتد و برخیزد تا راه و رمز رهروی آموزد. این را من بعنوان شاهدی میگویم که خود از نزدیک روش و برخورد آن پیر روشن ضمیر را در مواجه اش با جوانانی که شور گفتن و رفتن داشتند از نزدیک دیده ام و همین طرز سلوک او با جوانان بود که تا هنوز بعنوان یکی از شاخصه های ممتاز رهبری اش در جامعه هزاره محسوب میشود و باز هم بیهوده نبود و نیست که جوانان بزرگترین قشر اجتماعی دلداده به آرمانهای او بودند و هستند. پس با این وصف نمیتوان با استدلال به جوان بودن نویسنده ای آرایش را باطل شمرد چه در آن صورت عکس این معادله هم صادق خواهد بود. و اگر این را بپذیریم لابد آنچه بزرگسالان ما کردند عین صواب است. در حالی که خوب واقفیم که بزرگترین جفا ها و خیانت ها در مقابل طرح ایده های انسانی رهبر شهید از ناحیه با تجربه ترین سیاسیون و اتفاقا از سوی ملاترین ها صورت گرفت. با این حساب بعضی مواقع حرف حساب گفتن نه تنها به سن وسال گوینده سنجیده نمیشود که حتا معیار سواد هم رنگ میبازد. در چنین مواقعی است که روشنفکری معنی و تفسیر واقعی خود را مییابد و آزادگی تنها معیار سنجش حق و باطل میشود.
بناء تقصیر دوست ما رسولی نه در جوانی او و نه در ملایی اوست گلایه ما از نشستنش بر مسندیست که هیچ تطابقی با آرایش ندارد . قبلا نوشته بودم طرح چنین اتهام سخیف و کهنه ای که : عمل مزاری مسبب ستم مضاعف بر هزاره شد و هزار اتهام نخ نما شده دیگر ازین دست محصول برداشت روشنفکرانه از حوادث و مواضع نیست که هیچ بلکه ته مانده عقده های دیروزین است که هیچ ارتباطی با سلسله پیامبرگونه روشنفکر ان مسئول اجتماع ندارد. مگر اینکه تعریف ما از روشنفکر چیز دیگری باشد و یا نماد روشنفکری را سید ابوالحسن فاضل - شیخ آصف محسنی و .... بدانیم که در آن صورت ما را با چنین روشنفکری و چنین روشنفکران کاری نیست.
ادامه این بحث روی نوشته برادرمان آقای رسولی قطعا به همین منظور است که ما را با او کارهاست در پیش و الا بسیار دشنام شنیده ایم و همه ان چه که درین سالها از زبانهای بی دریغ در تکفیر و تفسیق آن بزرگ رفته است جز شایسته گوینده گانش ندیده ایم . لب فروبسته گذشتیم با این یقین که آفتاب را ظلمت پرستان نتوانند محاق!

دانشگاهیان یکشنبه 27 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 02:54 ب.ظ http://gergah2003.persianblog.com

دیدگاه ها و دغدغه های دانشگاهیان افغانستان مقیم ایران را راجع به لویه جرگه تصویب قانون اساسی در وبلاگ جرگه بخوانید.

[ بدون نام ] یکشنبه 27 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 05:34 ب.ظ

نظرات بیشتری در باره ی نوشته ی آقای یاسین رسولی را در ستون پیامهای وبلاگ شخصی شان به آدرس : ARC1.blogsky.com میتوان مطالعه نمود .

جوادی یکشنبه 27 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 06:16 ب.ظ

در مورد نسل امروز بی انصافی نکنید.این نشریه بیش از هر نشریه دیگری به آرمانهای مردم ما ارج می گذارد.

آشنا دوشنبه 28 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 03:25 ب.ظ

درود بر بهزاد و دوستان و همدلانش

ببین سه‌شنبه 29 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 07:45 ب.ظ

جوادی جان حرف شما قابل درک هست ولی بی انصافی این دوستان برایتان چقدر قابل فهم است ارمانهای مردم را شما درچه می بینید ؟

[ بدون نام ] چهارشنبه 30 مهر‌ماه سال 1382 ساعت 12:16 ق.ظ

در این رابطه در و.بلاگ های رسولی بروید که باز هم ...... جالب هست .......

ustadsabah پنج‌شنبه 1 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:00 ب.ظ

hi,hello,and salaam,
wish you all the best and you all be happy.
i am Prof, Ustad sabah Poet and history writer
reguared my salaam, from Karachi pakistan living as a refugee.
my contact :0092-300-2319499 Home mobile.
ustadsabah@yahoo.com ustad_sabah@yahoo.com ustad_sabah@hotmail.com
i have writen 30 book and 10 books are ready for published.
theyare about:
Political history of afghanistan,
militry history of afghanistan,
traditional history of afghanistan,
history of all nations in afghanistan,
Language in afghanistan,
culture in afghanistan,
Law in afghanistan, and
current problems of new governemnt of afghanistan,
and now i can give information about below:;:::::
problems of gathering all the weapon from afghanistan,
the todya's governement and problems of nations in afghanistan,
and BAMYAN and historical traditions.
discuss about the old Poetry and New Poetry.
if you need any kind of help about above activities i am ready.
your sincerely,
Prof, ustad sabah poet and history writer.

Hadi یکشنبه 4 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:38 ب.ظ

سلام سه‌شنبه 6 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 04:37 ق.ظ http://www.justicef.net

سلام به دوستان عزیز. برای شما ارزوی موفقیت و شادکامی داریم. بسیار جالب خواهد بود اگر دوستان دیدگاه های خود را به صورت نوشته ای نسبتا مستدل ارائه کنند تا محاوره محض. در ان صورت به هر ایده ای فرصت افهام و تفهیم بیشتری داده می شود.

دلقک پنج‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 12:28 ب.ظ

جالب است وقتی که سخن از دیگر سیاستمداران افغانستان در میان است موضوع به کل ملت افغانستان و منافغ مای و ..... ربط ژیدا می کند و وقتی که سخن از یک رهبر خاص می آید آن را در بتو ژیچانده همچون تافتهء جدا بافته از دیگران مورد قضاوت قرار می دهید. این یک نوع حس جدایی و آن حلقهء مفقودی است که متاسفانه در برداشت های قومدارانه فقط یافت می شود. بگذیرم از اینکه عده ای اینجا به آقای رسولی به خاطر نوشتن آن مقاله بر افروخته می تازند اما آیا فرق است بین مزاری و دیگران که نباید او را به نقد کشید؟ نقدی منصفانه نه بر آمده از بغض و کینه. فکر نمی کنم در این هیچ اشکالی باشد. تا زمانی که سخن از حق و حقیقت و حقیقت جویی است می باید این ژرده های ضخیم تعصب را از جلوی چشم کنار زد و اگر موضوع نوستالژیا و یا درمان مرضهایی دیگر است، ادامه بدهید. خداوند هدایت مان کناد!

محمد پنج‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 07:02 ب.ظ

دلقک جان این جا دربار نیست میدان است . میدان بحث و اندیشه . شما هم اگر میخواهید وارد شوید بسم الله. اما حفظ آداب اولین شرط حضور است.
من تا بحال ندیدم کسی نظر داده باشد که شهید مزاری غیر قابل نقد است . تفاوت دیدگاه منتقدین آقای رسولی با ایشان درین است که نمی شود با کلی گویی و وارد کردن اتهامات بی اساس به نام نقد یک فراز تاریخی را مخدوش کرد و گذشت و آنگاه انتظار هورا کشیدن هم داشت. و اگر کسی انتقادی کرد فورا براشفت و از ارزشهای کد آورد که مطمئنا از مفهوم آنها هم بی اطلاع بود.
حرف اصلی دوستان آقای رسولی هم چیزی جز نقد نیست . اما نقدی از سر شناخت و معلومات کافی و مستند به دلایل عقل پسند. نه سردادن نغمه مخالفان سیاسی از موضع روشنفکر بی طرف و نقاد!!!!
حال باید دید چه کسی مریض است؟ آنها که طرفدار نقد سالم و مبتنی بر واقعیت هایند یا انها که هر چه بر خلاف امیال شان دیدند متهم به تعصب و مریضی و.... میکنند؟

[ بدون نام ] پنج‌شنبه 8 آبان‌ماه سال 1382 ساعت 10:59 ب.ظ

نقد بیطرفانه آری - اما غرض و مرض و....... و هتک حرمت و... بنام نقد نه والله...... درست نه ......سانسور هم نه.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد