این ره که تو می‌روی به تر کستان است

*ظاهر محمدی

     پس از سقوط رژیم بعثی عراق توسط نیروهای آمریکایی و انگلیسی و فروپاشی کامل تمام ساختارهای امنیتی و کنترل‌های مرزی آن کشور و با توجه به اعمال محدودیت‌های شدیدی که در طول دو دهة گذشته حکومت صدام حسین در مورد زیارت عتبات عالیات وضع کرده بود، عقده‌های متراکم‌شدة ناشی از این وضع شیعیان به یک باره پس از ختم جنگ ترکید و هزاران نفر، از جمله مهاجرین افغانی ساکن ایران بدون در نظرداشت مسایل و مشکلات امنیتی راهی کشور عراق شدند. این پدیده با توجه به پیامدهای کلان مالی، جانی و حیثیتی که برای مهاجرین داشته و دارد، قابل تأمل و تحلیل است، زیرا طبق شواهد عینی اکثریت قریب به اتفاق خانواده‌های مهاجرین افغانستانی که از یک زندگی بسیار فقیرانه و ابتدایی برخوردارند، بطور فامیلی و خانوادگی به قصد زیارت اماکن مقدسه به عراق سفر کرده‌اند. در حالیکه این فرایند مهم همچنان ادامه دارد و تخمین زده می‌شود که مصرف پولی هر نفر با احتساب هزینه فرصت آن حداقل به چهارصد هزار تومان بالغ شود. بنابراین صدها میلیون و شاید میلیاردها تومان با وجود تمام تنگناهای معیشتی و نیازهای بسیار اساسی‌تر و جدی‌تری که مهاجرین در زمینه‌های مختلف دارند، در راه سفر به عراق خرج می‌شود. این در حالی است که اکثریت کودکان افغانی از سوء تغذیه رنج می‌برند و از رفتن به مدرسه به خاطر نداشتن مدرسه، کتاب و دفتر و دیگر وسایل آموزشی محرومند. بیماران نیز به بیمارستان، دوا و داکتر دسترسی ندارند و توسط ابتدایی‌ترین و سطحی‌ترین امراض سهل‌العلاج و قابل پیشگیری جان‌شان را از دست می‌دهند. ولی کمترین هزینه و کمک مالی در این موارد مهم از طرف مردم نمی‌شود و والدین در قبال مشکلاتی از قبیل ازدواج، تحصیل و شغل جوانان، نوجوانان و کودکان که سرمایه‌های انسانی امروز و آینده کشورند، هیچگونه تکلیفی را احساس نمی‌کنند. آیا رفتن به زیارت امام حسین(ع) به خصوص زمانی که انگیزه‌های نام، شهرت و تقلید به آن اضافه گردد و بدون معرفت و شناخت راه و آرمان او انجام شود، موجب رضایت آن حضرت خواهد بود؟ تازه این فقط بعد مالی و اقتصادی قضیه است و ابعاد جانی و حیثیتی این پدیده نیز به جای خود قابل تأمل است. زیرا تا به حال طبق گزارش‌های موثق شفاهی و مشاهدات عینی، ده‌ها نفر از جمله سالخوردگان زن و مرد و کودکان در اثر شدت تشنگی، گرما، انفجار ماین و شلیک سربازان مرزبانی در طول مرز عراق و ایران جان باخته‌اند و همچنین مواردی زیادی از هتک حرمت و تعدی به نوامیس و خانواده‌های زائران گزارش شده است.

حال سوال این است که قشر بی‌سواد جامعه و معتقدان به زیارت کربلا و نجف به تنهایی مسؤول به هدردادن این همه سرمایة جانی، حیثیتی و مالی هستند و یا عواملی در بیرون وجود دارد که با استفاده از علایق شدید مذهبی مردم موجب یا مشوق اینگونه سفرها و حرکت‌های احساسی، عاطفی و خارج از قاعده و قانون می‌شود؟

تا جایی که مربوط به طبقه عوام و قشر بی‌سواد جامعه می‌شود، این مسایل تا حدی طبیعی و قابل تحمل است. زیرا دین و مذهب عوام در چشم و گوش‌شان هست نه در تفکر و اندیشة شان. لذا‌ آنان فقط با حضور فیزیکی و دیدن و لمس کردن قبور امامان خود تسکین قلبی می‌یابند. اما به نظر می‌رسد که این پدیده باتوجه به سود سرشار اقتصادی که دارد فراتر از مسایل صرفاً مذهبی و عقیدتی است و نهادهایی وجود دارد که از عوامل اصلی شیوع این پدیده در میان مهاجرین می‌باشد که به برخی از این عوامل اختصاراً اشاره می‌شود:

1- نهاد روحانیت

متأسفانه اکثریت روحانیون به دلایل گوناگون از جمله منافع اقتصادی با تحریک احساسات مذهبی مردم به گردآوری و در صورت لزوم به جعل و خلق احادیث و روایاتی می‌پردازند که زیارت امام حسین(ع) را تحت هر شرایطی موجب بخشش همه گناهان کبیره و صغیره(!) و مجوز بی‌قید و شرط ورود به بهشت می‌دانند تا از این بابت به امیال شخصی و منافع اقتصادی‌شان دست یابند. زیرا آنان قبل از رفتن و یا بعد از بازگشت کربلایی‌ها با القاء اینکه زیارت‌شان بدون دادن وجوهات شرعیه قبول نمی‌شود، این وجوهات را بالواسطه به دفاتر مراجع تقلید رسانده تا سهمی و بهره‌ای از آن نصیب خودشان گردد. علاوه بر این مراسم روضه و دعایی که زائران بعد از بازگشت از زیارت برگزار می‌نمایند به نحوی به نفع این دسته از روحانیون تمام می‌شود.

2- مافیای قاچاق انسان

عامل دیگری که در این زمینه مستقیما دخالت دارد مافیای قاچاق انسان است. برای اینکه قاچاقچیان انسان به غارت و چپاول سرمایة ناچیز و اندک مردم افغانستان در طول بیست و چند سال بحران و بی‌ثباتی افغانستان عادت کرده‌اند و با همدستی عامل اول(حتی تعدادی از روحانیون مستقیماً قاچاقبری می‌کنند) فرصت پیش آمده را غنیمت شمرده باز هم مردم مظلوم ما را در دام مافیایی خود گرفتار کرده‌اند.

3- نیروهای انتظامی و پلیس

سومین عامل عمده در این قضیه نیروهای انتظامی و پلیس و سیاست‌های غیر شفاف و زیگزاگ جمهوری اسلامی در امور مرزی می‌باشد. زیرا پلیس‌راه‌های شهرهای مرکزی ایران به سمت مرز عراق و مرزبانان با آگاهی از رفت و آمدهای مکرر و غیرقانونی زائران ایرانی و افغانستانی نه ممنوعیت شدید اعمال می‌کنند و نه مرزها را بطور کامل مسدود می‌نمایند. در حالیکه با توجه به حاکمیت کامل پلیس ایران بر تمام خاک این کشور تا نقطة صفر مرزی حداقل ممنوعیت خروج و ورود و کنترل نسبتاً کامل مرزها برای پلیس و نیروهای انتظامی امکانپذیر می‌باشد. به این صورت به نظر می‌رسد یک نوع تبانی و قرارداد نانوشته‌ای بین مجموعه عوامل و نهادهای مذکور وجود دارد که به علاوة شور مذهبی عموم مردم، باعث شده است سرمایه‌های اندک مهاجرین که طی سالها تحمل آوارگی، تحقیر و توهین به دست آورده‌اند و همچنان جان، حیثیت و آبروی‌شان به هدر برود.

جای تأسف است که علمای روشن‌بین و دانشجویان و روشنفکران هموطن نیز در این زمینه سکوت کرده‌اند و هیچگونه حساسیتی نشان نمی‌دهند. در حالی که اگر عمیق‌تر به این پدیده نگاه کنیم حقیقتاً یک معضل و آسیب جدی فرهنگی و اجتماعی است. زیرا به نظر جامعه شناسان، آیین‌گرایی افراطی و شدید(Ritualism) خود یک نوع انحراف اجتماعی و یک حالت آنومیک برای جامعه محسوب می‌شود.

گذشته از همة این مسایل، در شرایط فعلی حتی از نظر مذهبی و فقهی نیز این مسأله با مشکل مواجه است، زیرا تعدادی از مراجع تقلید قم و نجف شرعاً اجازه نداده‌اند که مردم به عتبات عالیات سفر کنند و به زائران توصیه کرده‌اند که از آنجایی که سفرشان سفر خطر و معصیت هست، نمازشان را باید تمام بخوانند نه قصر. و حتی از مشکلات فقهی و اجتماعی- اقتصادی که بگذریم، رفتار و سیره عملی امام حسین(ع) خود بهترین الگو برای ما شیعیان است که ایشان یک روز مانده به فرارسیدن زیارت خانة خدا و انجام مناسک حج این بزرگتری مراسم عبادی مسلمین را رها کرده و از مکه راهی سرزمین کربلا گردید تا به همة پیروان خود بگوید که رسالت‌های بزرگتر از انجام مناسک و زیارت نیز وجود دارد و در شرایط فعلی برای مردم ما چه رسالت و عبادتی بزرگتر از بازگشت به وطن و خدمت در راه بازسازی کشورمان افغانستان است؟ آیا نقطه نقطة سرزمین ویران شدة ما برای ما کربلا نیست؟ و آیا تا مردم افغانستان به آوارگی و بی‌خانمانی به سر ببرد هر روز برای‌شان عاشورا نیست؟ چه نیک فرموده امام صادق(ع) در تحلیل فراگیری و عظمت کربلا و عاشورا که: همة سرزمین‌ها سرزمین کربلا و همة روزها روز عاشورا است. به امید اینکه تودة مردم ما به جای سطح و ظاهر به عمق فرهنگ عاشورا و به جای زیارت خاک امام حسین(ع) به معرفت راه و آرمان آن شهید جاوید توجه نمایند.