* نشر شده در نیویورک تایمز ـ ترجمه رضا ثابتی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
گروه ثبت نام انتخاباتى مردان روى بالکن نشسته اند و منتظر آخرین کسانى هستند که هنوز ثبت نام نکرده اند. نام نویسى مردان براى شرکت در انتخابات تقریباً تمام شده است. در طول سه روز در ابتداى ماه ژوئن متصدیان ثبت نام، تمام مردان واجد شرایط ۳۰۰ خانوار دهکده را براى شرکت در انتخابات ماه سپتامبر نام نویسى کردند. اما این روند براى تیم ثبت نام کنندگان زنان بسیار کندتر پیش مى رود. زنان گروه دیرتر مى رسند، از جیپ خاکسترى روسى شان پیاده مى شوند. همگى برقع هاى آبى کمرنگى به سر دارند و خیلى سریع به سمت دفتر زنان در ساختمان مى روند. در ایالت جنوبى قندهار و در مناطق اورازگان، زابل و هلمند که قوانین به شدت سختگیرانه اسلامى در آن اجرا مى شود، زنان به ندرت خانه را ترک مى کنند. به همین دلیل براى ثبت نام زنان در این مناطق، گروه زنان مسئول باید به تک تک خانه ها سر بزنند و زنان را نام نویسى کنند.

«زهرا» ۱۸ ساله که به همراه مادرش «عاصفه» و یک زن دیگر به نام «راضیه» گروه سه نفرى ثبت نام زنان را تشکیل مى دهند، مى گوید: «اگر برقع به سر نکنیم به طرف مان سنگ پرتاب مى کنند.» این زنان هم مانند بسیارى زنان دیگر در افغانستان، تنها یک نام دارند. انتخابات ریاست جمهورى و پارلمانى پاییز امسال، اولین انتخاباتى است که زنان افغان در آن راى مى دهند و براى راى دادن ثبت نام مى کنند. اما حاکمیت فرهنگ قبیله اى با قوانین خشک و سخت این روند را با مشکل جدى روبه رو کرده است. در بسیارى از مناطق افغانستان، حتى پرسیدن نام همسر یک مرد افغان عملى ممنوعه است. قبل از رسیدن تیم زنان، مسئولین انتخاباتى در بحثى با ریش سفیدان دهکده اهمیت انتخابات و لزوم ثبت نام زنان در آن را توضیح مى دهند. بدون اجازه مردان روستا، ثبت نام کنندگان اجازه حضور در خانه ها را هم ندارند.

«شیراحمد حق یار» رئیس بخش «میوند» مى گوید: «مردم اینجا روستایى هستند و این اولین بارى است که انتخابات در اینجا برگزار مى شود. باید تشویق شان کنیم. مردم خودشان کمى علاقه نشان مى دهند و ما هم به آنها مى گوییم که این موقعیتى طلایى است. شما باید از حق و حقوقتان استفاده کنید و این شانس را از دست ندهید.» به گفته حق یار، بنابر قوانین «پشتونوالى» - پشتون ها بزرگ ترین قبیله جنوب افغانستان خود را این گونه خطاب مى کنند _ زنان باید صورتشان را پنهان کنند و از خانه خارج نشوند. او ادامه مى دهد: «ولى ما با این مسئله به شیوه اى آرام و بدون ایجاد دردسر کنار مى آییم.» مردان این منطقه حتى اگر به زنانشان اجازه خروج از خانه را ندهند، رضایت مى دهند که براى انتخابات ثبت نام کنند.

«سونیا بکمن» معاون هیات نمایندگان سازمان ملل در قندهار که با کمک افغان ها مشترکاً پروژه ثبت نام انتخابات را پیش مى برند اعتقاد دارد که اوضاع بهتر شده است. به گفته او ۲۳ درصد از کل راى دهندگان در جنوب افغانستان را زنان تشکیل مى دهند. حدود یک چهارم از ۲/۱ میلیون نفر واجد شرایط راى دادن در جنوب افغانستان براى شرکت در انتخابات ثبت نام کرده اند. سونیا مى گوید مجمع علماى جنوب، اخیراً حکمى صادر کرده است که بنابر آن زنان حق راى دادن دارند، برخى از روحانیون نیز براى کمک به روند ثبت نام، اعلام آمادگى کرده اند.

اما روساى طالبان مانع اصلى در برابر این روند هستند. آنها فضایى از وحشت ایجاد کرده اند و مردم روستاها را از ثبت نام براى انتخابات و راى دادن که به گفته آنها در جهت منافع آمریکاست، منع مى کنند. در روستاى «چشمه میوند» اما، تیم ثبت نام کننده زنان مورد استقبال «شاه محمد» کدخداى دهکده قرار مى گیرد. او سابقاً مدیر یک مدرسه بوده و شاید از آن هم مهمتر، فردى قدرتمند و به شدت مورد احترام در منطقه است. او این توانایى را دارد که امنیت تیم انتخابات را تامین و ساکنان روستا را به ثبت نام و شرکت در انتخابات ترغیب کند. با این وجود او نیز نتوانست زن ها را براى ثبت نام از خانه شان خارج کند و در یک محل گردهم آورد. او مى گوید: «برخى فکر مى کنند که آنها عکس زن ها را مى گیرند و در تلویزیون نشان مى دهند.» اعضاى مدیریت برگزارى انتخابات مدت ها پیش عکس دار بودن کارت انتخاباتى زنان را ملغى کردند. آنها اکنون براى شناسایى زنان اثر انگشت شان را مى گیرند. بیشتر آنها به علت بى سواد بودن امضا ندارند. در این روستا اعضاى تیم ثبت نام کننده حتى دوربین پولاروید را از کیفشان هم بیرون نیاوردند.

سنت خلوت گزینى زنان در افغانستان این شبهه حقیقى نبودن انتخابات را ایجاد کرده است. چرا که گروه هاى ثبت نام کننده زمان و توان کافى براى رفتن به در تمام خانه ها در تمام روستاها را تا پایان موعد ثبت نام ندارند. پروسه نام نویسى براى شرکت در انتخابات خود به تنهایى ماه ها زمان گرفته و چندین هزار مامور را مشغول کرده است. راى دادن زنان در روز انتخابات کاملاً به اجازه شوهرانشان نیاز دارد که بگذارند از خانه بیرون بیایند. شاه محمد مى گوید: «شاید روز انتخابات مردها کارت همسرانشان را بیاورند و به جاى آنها راى بدهند.» وراى همه این مسائل، سئوال بزرگ ترى نیز مطرح است و آن اینکه چه تعداد از زنان روستایى مى دانند که انتخابات اصلاً چه جور چیزى است. عاصفه با کمک یک پوستر تلاش مى کند براى تک تک زنان توضیح دهد هدف انتخابات چیست و آنها باید چکار کنند.

او به چند زنى که در یک خانه هستند مى گوید: «ما در افغانستان به اندازه کافى جنگ داشته ایم. این انتخاباتى است که در آن رهبران مان را انتخاب مى کنیم. بعد با گفتن اینکه «آنها خودشان هم نمى دانند انتخابات چه جور چیزى است» زنان را مى خنداند. مادربزرگ هشتاد ساله خانواده زیر لب مى گوید: «نمى شنوم چه مى گویید.» بقیه از او مى خواهند ساکت باشد. یک نفر در گوشش فریاد مى زند: «بعداً برایت تعریف مى کنیم.» پیرزن مى پرسد: «مى شود مقدارى دارو به من بدهید؟ ما فقیر هستیم. کمک مان مى کنید یا نه؟» عاصفه پاسخ مى دهد: «ما مامور ثبت نام هستیم. قرار است شما رهبران جدیدتان را انتخاب کنید.» عاصفه مى گوید: «همه چیز را باید چند بار برایشان توضیح دهم آنها هیچ چیز نمى فهمند.»

بچه هاى کوچکتر دور مادرانشان را گرفته اند و زهرا در حال پر کردن کارت هاى انتخاباتى است. راضیه اثر انگشت مى گیرد و کارت ها را در روکش پلاستیکى مى گذارد. زهرا باید سن زنان را خودش حدس بزند، چون تعداد کمى از آنها سنشان را مى دانند. بر سر سن دخترى با چشم هاى گیراى آبى رنگ که سه فرزند دارد بحث مى شود، به زحمت پانزده سال دارد. زن سرپرست خانواده مى گوید: «او در سن ۱۲ سالگى ازدواج کرده و شش سال است که در خانه شوهرش زندگى مى کند.» زن مى گوید ۱۸ ساله است و مى تواند راى بدهد. یکى از کودکان کارت او را مى گیرد و شروع مى کند به جویدن آن. تا زمان ناهار تیم نام نویسى زنان از سه خانه بازدید کرده و در هر خانه ۶ نفر ثبت نام کرده است. تقریباً نیم میلیون نفر دیگر مانده اند.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
منبع: روزنامه شرق